لغات سریال فرندز، فصل اول، قسمت سوم(The One With the Thumb)
1.
1. cushion/soften the blow
- To make a difficult experience less unpleasant
اثر ضربه یا چیز ناگواری را کم کردن
2. putting a dog to sleep
- It is a very peaceful procedure, and will help them pass away with as little pain and distress as possible.
وقتی سگی بیمار باشه صاحبش برای اینکه کمتر درد بکشه اونو راحت می کنه
3. Smoke away
- go ahead and smoke as much as you want
هرچقدر می خوای سیگار بکش
4. Satan's minions at work again.
عوامل شیطان دوباره مشغول کارن
5. Skipping
پریدن
6. Giant karmic debt
بدهی کارمایی بزرگ
7. Put it out
بندازش کنار
8. Within five minutes they're all over him.
بعد از 5 دقیقه همه بهش حمله می کنن
9. They’re like- coyotes, picking off the weak members of the herd.
اونا مثل شغال ، به ضعیف ترین عضو گله حمله می کنند.
10. They’re your friends; they're just looking out after you.
- To watch over and care for someone.
اونا دوستاتن و فقط می خوان مراقب تو باشن
11. Your filter-tipped little buddy has to stay outside!
دوست کوچولوی فیلتر دارت(منظور سیگار) باید بیرون بمونه
12. Okay, let's let the Alan-bashing begin
خوب حالا بیاین حمله هاتون به آلن رو شروع کنیم
13. Nursery rhyme
- A simple traditional song or poem for children
اشعار مخصوص کودکان
14. So I think Alan will become the yardstick against which all future boyfriends will be measured.
من فکر می کنم آلن معیاری می شه واسه سنجش همه ی دوس پسرهای آینده
15. Sure you don't wanna pretzel?
مطمئنی چوب شور نمی خوای؟
16. Hitch-hiker!
کسی که کنار جاده می ایسته و انگشت شصتشو نشون می ده تا ماشینی اونو سوار کنه و معمولا این سواری مجانی هست. به این عمل Hitchhiking (also known as thumbing, hitching, or autostop) گفته می شود.
17. I have a flaw. Like Joey's constant knuckle-cracking. Monica, with that snort when she laughs. I accept all those flaws, why can't you accept me for this?
منم یه نقص دارم یا اینم نقص منه دیگه. مثل جوئی که همیشه انگشتاشو می شکنه(برای رفع حستگی). مونیکا موقع خندیدن خرناس می کشه . من همه ی این نواقص شما رو پذیرفتم شما چرا با نقص من کنار نمیاین؟
18. I think it's endearing.
به نظر من این کار دوست داشتنیه
19. The hair comes out, and the gloves come on.
موها رو از دهنت درآوردی و کفش جنگ پوشیدی؟
20. He’s a big boy, he'll get over it.
اون واسه خودش مردیه. باهاش کنار میاد.
21. Emphysema
نفخ
22. Even nicer when everyone gets to wear their underwear.
- To "get to do" something means that you are enabled or given the opportunity to do something.
حتی بهترم می شه اگه همه فرصت کنن لباس زیرشون رو بپوشن
23. He could row like a Viking.
مثل وایکینگ ها پارو می زد